"کووید 19 "نام ویروسی بود ازتبار کرونائیان، یازدهمین طیف از سلسلهی خاموش مانده و منقرض نشدهی طاعون که اولی زائیدهی فراوانی موش بود و این گفته اند محصول تراکنش خفافیش یا مونتاج تراضی هر دو و متواری شده از کارگه فنون نوآورانه چین و ماچین ؟!
کرونا ، 2020 سال بعد از میلاد به امپراطوریهای زمانهی خود حمله برد
بدواً چین را مورد تاخت وتاز قرار داد و سپس که جایگاه خویش استوار یافت...
لشکری عظیم از ویروس زادگان را بر تارک ناقلان وحاملان بی خبر از همه جا
ترکیب ساخته وبه چهار گوشهی جهان گسیل داشت تا عالَم و عالِم درشگفت
بمانند که این که بود واز کجا آمد؟!. از امپرتوران باستان مثل ایران و رم
گرفته تا استعار پیر انگلیس وپرتغال و استعمارگران نوین ایالات متحده همه
را به گزند بیماری و تیمار داری و تحمیل اموات بیشمار مجبور ومحبوس و
مبتلا ساخت. چهار میلیارد انسان در قرنطینه ، 2 ملیارد دیگر از سفرهوائی
وزمینی ودریائی جا مانده ، که دم کشیدن برای عارضان این بیماری به شماره می
افتاد ودو میلیارد دیگر و بازدم درسینه همراهان وببینندگان حبس و قبض
میشد؟!
این ویروس به صورتی خودجوش به همه سر میزد و بطریقی به جان وجسم
همه نیش ! ومبتلا را بیهوش میگردانید ! و چه بسیار آدمیکه به هشدار عقلا
و حکماء وعلماء تن در نداد که به دامش اوفتاد، چراکه مقابله با این عدوی
عنید یعنی در هنگام پیشگیری ومراقبت از کرونا به وادی فراموشی میسپردند.
روزها میگذشت هرچه آدمیان میبستند این یکی میگشاد از حیل و ترفند
وشگرد انچه را آدمیزاد آموخته بود همه را تجربه کرد وکرونا از کشتهها
پشتهها میساخت و هرچه برسر راه خود مییافت آلوده میکرد. سرکرده دستگاه
درمان جهانی که اورا سامان بهداشت میخواندند نیز به حیرت و سردرگمیهاج
واج مانده بود این را گفتم تا روشن شود که حساب دیگران در این مبارزهی
شگفت، چه نَشُسته پاک وپاک است. این ویروس منحوس لقب گرفت... چرا که اغلب
نشانه و علائم سایر بیماری دردها را یکجا با خود داشت. ودر سماجت و
پنهانکاری وناجوانمردی یگانهی دهر بود. در هجوم به کادر درمان که
برجستگان ایمنی سلامت و امان درمان که خود بی محافظ و بی مراقب بودند نیز
ابائی وحیایی نداشت... همه جا بوی کرونا گرفته بود بوی خاص خشک و کویر و
لوت بودن ... بوی غبار تنهائی و گوشه گیری عزلت و خلوت... و همه چیز مشکوک و
مبهوت بود. در تردید افزائی ومتردد بودن اهالی آبادیها برای تردد، هیچ
راهی امن ومطمئن بنظر نمیرسید... گروهها و مجامع زیادی تلاش زیادی
داشتند که همگرائیها و هم افزائی را رونقی دوباره بدهند بسیاری به میدان
پای گذاشتند تا با جان ومال و حتی آخرین اتم از انرژی خویش حامیو جانبدار
عهد ومسئولیت انسانی خویش باشند که در ابتدا همه چیز مشکل و درمانده ساز
به نظر میرسید... زیرا دفاع در برابر حملات غافلگیرانه قاعدتاً به ابزار
و زمان و عدد وعِده وعُده نیازدارد. و هنگامیکه کرونا در تدارک تهاجم بود
. بشر غرق معاملات و کسب کار روزمره وغافل از خصم ذره بینی در کمین نشسته
؟! ...
اما همهی اینها دلیل نمیشد که بشر مدعی به باورعمیق تا مغز استخوان خویش ، مغرور تا بن دندان مسلح به فناوری وهوش مصنوعی به ویروسی دیوانه خود را تسلیم کند. وبراساس همین اعتقاد بود که رویارویی میزبان انسانی با مهمان مهاجم ویروسی با همه تلفات وخساراتش به پایان رسید چیزی کمتر از زمان قابل تصور ؟! درست روزهایی که خیلیها فکرش وباورش هم نمیکردند این معرکه به پایان رسید مثل همهی جنگهای چندصدگانه بشری و بیماریهای همگیر دهگانه سابق ! و دقیقاً کرونا از همانجا ضربه خورد که فکرش را نمیکرد.واکسن را از جنس خودش و دارو را از نوع چینش خودش ، بشر ابداع کرد... تا کرونا نیک ونیز به این داستان بپیوندد: چون نیک نظر کرد وپر خویش در آن دید گفتا زکه نالیم که از ماست که برماست...!
نوع مطلب :
تحلیل مقاله،
برچسبها :
نجوای کنگان .تاریخ شفاهی کرونا ! "کووید 19 "نام ویروسی بود،
لینکهای مرتبط :